قرار بود در این وبسایت از تجربه های شخصی خود بنویسم. اما انتخابات عجیب سال 88 اندکی فضای وبلاگ را از آنچه در ابتدا مد نظرم بود دور کرد. اما به هر روی برمیگردم به همان قرار اولی که از تجربه های شخصی بنویسم، لااقل در اکثر نوشته هایم. سعی میکنم بعد از این بیشتر حرف دلم را بزنم و کمتر وارد مباحث سیاسی شوم.
در این چند روز رمانی میخواندم از رضا براهنی بنام" آواز کشتگان". این کتاب قبل از انقلاب نوشته شده و اوایل انقلاب هم به چاپ رسیده است. موضوع داستان متمرکز بر احوالات شخصی است به اسم دکتر بهروز شریفی که یک استاد ادبیات در دانشگاه تهران است و به دلیل نوشته ها و فعالیتهایش به زندان میافتد. در ابتدای کتاب گفته شده که تمام شخصیتها خیالی هستند اما با خواندن رمان میتوان دریافت که اتفاقا تمام شخصیتها میتوانند حقیقی باشند و چه بسا بسیاری از آنان چنین هستند. رمان قرابتی بسیار با احوالات شخصی خود براهنی و دوستانش (مثل غلامحسین ساعدی) دارد. در این داستان براهنی توصیفی دقیق از شکنجه هایی میدهد که بر بهروز شریفی اعمال میشوند. شکنجه هایی که از تحقیر در محیط کار گرفته تا شاشیدن در دهان دکتر شریفی توسط ساواک توصیف میشوند. انواع تنبیهات فیزیکی بر روی زندانیان، تهدید زندانیان به تجاوز جنسی نمونههایی از وقایعی هستند که براهنی در لابلای داستان تصویری از آنها را در ذهن خواننده خلق میکند. در این کتاب براهنی با استفاده از هنر داستان سرایی خود مطالب دیگری هم در حاشیه داستان بیان میکند که به نوبه خود جالب و قابل تامل هستند. بیان موشکافانهی نحوهی برخورد جامعه با زندانیان سیاسی آزاد شده از زندان یکی از شاهکارهای این داستان است. نکات جانبی دیگر هم از جمله رابطهی عاشقانه بین دکتر شریفی و همسرش، توصیف برخی رسوم قدیمی (زمانی که دکتر شریفی به یاد خاطرات کودکی خود در تبریز می افتد)، بیان محدودیتهایی که بر کاربرد زبان ترکی اعمال میشود (مثلا زمانی که حجار قبرستان از درج شعر ترکی بر سنگ قبر پدر شریفی سرباز میزند) در کتاب به چشم میخورند. داستان با جان سپردن شریفی در زیر شکنجه ماموران امنیت رژیم شاه به پایان میرسد و قلم براهنی لحظات پایانی زندگی یک روشنفکر آزادیخواه را با زیبایی تمام به اوج میبرد. نکته بسیار جالب درباره این داستان تشابه بسیار زیاد وقایع داستان با شرایط کنونی جامعه ماست. در حالی که بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، فضای سیاسی ایران میزان بالایی ازانسداد و خشونت را تجربه میکند تو گویی که برخی از صحنه های داستان در همین زمان حال نوشته شده اند چرا که وقایع آن بسیار شبیه همان چیزهایی است که این روزها در خبرها میخوانیم و میشنویم. اگر این کتاب را تا بحال نخوانده اید، خواندن آن را در حال و هوای سیاسی امروز جامعه حتما برایتان توصیه میکنم. با خواندن این کتاب به این گفته براهنی ایمان می آورید که "رمان نویس کابوس تاریخ را مینویسد"
مطالب مرتبط:
متن سخنان رضا سید حسینی در مورد آثار دکتر براهنی را اینجا بخوانید.
در این چند روز رمانی میخواندم از رضا براهنی بنام" آواز کشتگان". این کتاب قبل از انقلاب نوشته شده و اوایل انقلاب هم به چاپ رسیده است. موضوع داستان متمرکز بر احوالات شخصی است به اسم دکتر بهروز شریفی که یک استاد ادبیات در دانشگاه تهران است و به دلیل نوشته ها و فعالیتهایش به زندان میافتد. در ابتدای کتاب گفته شده که تمام شخصیتها خیالی هستند اما با خواندن رمان میتوان دریافت که اتفاقا تمام شخصیتها میتوانند حقیقی باشند و چه بسا بسیاری از آنان چنین هستند. رمان قرابتی بسیار با احوالات شخصی خود براهنی و دوستانش (مثل غلامحسین ساعدی) دارد. در این داستان براهنی توصیفی دقیق از شکنجه هایی میدهد که بر بهروز شریفی اعمال میشوند. شکنجه هایی که از تحقیر در محیط کار گرفته تا شاشیدن در دهان دکتر شریفی توسط ساواک توصیف میشوند. انواع تنبیهات فیزیکی بر روی زندانیان، تهدید زندانیان به تجاوز جنسی نمونههایی از وقایعی هستند که براهنی در لابلای داستان تصویری از آنها را در ذهن خواننده خلق میکند. در این کتاب براهنی با استفاده از هنر داستان سرایی خود مطالب دیگری هم در حاشیه داستان بیان میکند که به نوبه خود جالب و قابل تامل هستند. بیان موشکافانهی نحوهی برخورد جامعه با زندانیان سیاسی آزاد شده از زندان یکی از شاهکارهای این داستان است. نکات جانبی دیگر هم از جمله رابطهی عاشقانه بین دکتر شریفی و همسرش، توصیف برخی رسوم قدیمی (زمانی که دکتر شریفی به یاد خاطرات کودکی خود در تبریز می افتد)، بیان محدودیتهایی که بر کاربرد زبان ترکی اعمال میشود (مثلا زمانی که حجار قبرستان از درج شعر ترکی بر سنگ قبر پدر شریفی سرباز میزند) در کتاب به چشم میخورند. داستان با جان سپردن شریفی در زیر شکنجه ماموران امنیت رژیم شاه به پایان میرسد و قلم براهنی لحظات پایانی زندگی یک روشنفکر آزادیخواه را با زیبایی تمام به اوج میبرد. نکته بسیار جالب درباره این داستان تشابه بسیار زیاد وقایع داستان با شرایط کنونی جامعه ماست. در حالی که بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، فضای سیاسی ایران میزان بالایی ازانسداد و خشونت را تجربه میکند تو گویی که برخی از صحنه های داستان در همین زمان حال نوشته شده اند چرا که وقایع آن بسیار شبیه همان چیزهایی است که این روزها در خبرها میخوانیم و میشنویم. اگر این کتاب را تا بحال نخوانده اید، خواندن آن را در حال و هوای سیاسی امروز جامعه حتما برایتان توصیه میکنم. با خواندن این کتاب به این گفته براهنی ایمان می آورید که "رمان نویس کابوس تاریخ را مینویسد"
مطالب مرتبط:
متن سخنان رضا سید حسینی در مورد آثار دکتر براهنی را اینجا بخوانید.